این هفته، آن رابطه شکنجهآمیز 20 ساله در نمایش جدید اسطوره هنر راک در گالری 303 در نیویورک به اوج خود رسید. نمایشگاه 13 نقاشی که تا 28 ژوئیه در اتاق پروژه گالری مشاهده می شود، دوگانگی اصلی زندگی دستگاه محور ما را بررسی می کند: هم امکانات بی پایان و هم از دست دادن بی پایان با لمس نوک انگشتان ما. گوردون توضیح میدهد: «آیفونها مانند دنیاهایی هستند که میتوانید در آنها بیفتید، اما آنها نیز خالی هستند. باید مراقب باشی.”
کیم گوردون مدتی است که در رابطه با تلفن خود با مشکل مواجه شده است. موسیقیدان، هنرمند و بنیانگذار برند لباس فرقه X-girl ریشههای دلبستگی خود را پس از 11 سپتامبر، زمانی که نیاز داشت با عزیزانش در ارتباط دائمی باشد، دنبال میکند. در آن زمان، همانطور که او به یاد می آورد، این موارد بسیار بود:من اینجا هستم. تو کجایی؟ باشه خوبه”
آثار جدید – یک بوم شش در هفت فوت و 12 بوم مربعی بسیار کوچکتر – انحراف از شکل های قلم مو و خط خطی های رنگ آمیزی متنی است که گوردون قبلاً به نمایش گذاشته است. لایههای غلیظ آبرنگهای غمانگیز آنها حوضچههای تیرهای از زغال چوب را نشان میدهد که به رنگهای زرشکی آتشفشانی و برجستهای از زرد برقی میپرد. در رنگآمیزی و جلوههای قطرهای نقاشیها، ارتباط ضعیفی با سی تومبلی فقید وجود دارد، اما نقطهی اصلی مرجع گوردون چیز دیگری بود. او می گوید: «آیفون نوید آزادی و کنترل بر ارتباطات را می دهد. «این یک خروجی از ابراز وجود، و یک فرار و انحراف از تصویر بزرگتر از آنچه در جهان می گذرد است. برای ساختن نقاشی نیز مفید است.»
در سالهای بعد، استفاده از تلفن او عمدیتر شد. چند سال پیش، قبل از اینکه گوردون نورث همپتون، ماساچوست – مرکز ضدفرهنگی را که در آن دو دهه گذشته را برای بزرگ کردن دخترش گذراند – به مقصد لس آنجلس ترک کند، او تقریباً مانند یک هنر به رسانههای اجتماعی نزدیک شد. هرازگاهی، زن پیشرو سابق Sonic Youth صحنهای پیش پا افتاده را در اینستاگرام منتشر میکرد که با بررسی دقیقتر، از پوچهای زندگی لذت میبرد: جعبه پیتزای ویران شده با مضمون فریز. یک اسباب بازی سگ فرسوده در کنار یک جفت لباس زیر پلنگی. او این عکسها را «پرتاب» عنوان کرد، و آنها همان شوخ طبعی را ارائه میکردند که مشخصه عملکرد هنری واقعی او بود. گوردون امروز در استودیوی گلندیل، کالیفرنیا، جایی که بیشتر کارهای بصری خود را تصور می کند، اعتراف می کند که کاملاً به تلفن خود معتاد است. او با خنده می گوید: “این وحشتناک است.”