فیلمهایی هستند که مخاطب را به هیجان میآورند، و سپس فیلمهای ۲۱۵ دقیقهای هستند که موفق به جذب مخاطب میشوند. بنابراین هیپ زدم که در حین آنتراف، وقتی ساعت شمارش معکوس برای شروع نیمه دوم تیک می زند، همه با صدای بلند شعار می دهند: پنج، چهار، سه، دو… یک!
نیمه اول بردی کوربت بروتالیست باید به عنوان پر انرژی ترین تجربه سینمایی در جشنواره فیلم ونیز امسال شناخته شود. این داستان سفر معمار یهودی مجارستانی لازلو توث (آدرین برودی) را نشان میدهد که پس از رهایی از اردوگاه کار اجباری، به آمریکا سفر میکند تا زندگی جدیدی را آغاز کند، ابتدا در فقر زندگی میکند، پیش از دریافت حقالزحمه از یک غول املاک مرموز (گای) پیرس) برای ساختن یک مرکز اجتماعی تاریخی در روستایی پنسیلوانیا. در همان زمان، او با وکلای خود کار می کند تا اسناد مهاجرتی لازم را برای همسرش، Erzsébet (فلیسیتی جونز) و خواهرزاده Zsofia (رافی کسیدی) فراهم کند تا به او بپیوندند – در حالی که اعتیاد رو به رشد به هروئین و افزایش اعتیاد را دنبال می کند. جزر و مدهای یهودستیزی سکانسهایی که صداها و بافتهای آمریکای صنعتی را به تصویر میکشید – صدای تلهتیرهای فولادی، غرش کورههای ذوب – گازهای شنیدنی را در تئاتر به همراه داشت، در حالی که در لحظات آرامتر آن، میتوانستید یک ریزش سنجاق را بشنوید.
این فیلم کاملاً جذاب است و هر دقیقه از زمان اجرای خود را به دست می آورد، تا حدی به لطف سه اجرای حذفی از برودی، جونز و پیرس. به سختی می توان به خاطر آوردن نوبت برودی برنده اسکار به یاد آورد پیانیست با به تصویر کشیدن پر زرق و برق بازیگر از رنج و انعطاف پذیری، در حالی که جونز زنی را به تصویر می کشد که جذابیت ظاهری و هوش خشن او خشم عادلانه او را در برابر بی عدالتی هایی که در آمریکا بر آنها تحمیل شده است، استتار می کند. (یک صحنه خیره کننده وجود دارد که در آن او سرانجام با خانواده ثروتمندی روبرو می شود که به عنوان حامیان آنها برای تخریب خانواده خود عمل کرده اند، خشم شدید جونز در نهایت فوران می کند.) اما این پیرس است که به سرقت کل نمایش نزدیک می شود. هریسون لی ون بورن، مغول سبیلدار. در ابتدا، او لحظاتی از تسکین کمیک را با اورتورهای روانش به توث ارائه میکند – «من تو را از نظر فکری بسیار محرک میبینم»، او در مهمانیهای شام مختلف تکرار میکند، خطی که تا پایان فیلم طنیناندازی دلخراش به خود میگیرد – قبل از فاش شدن خود را به عنوان تجسم هیولایی از وحشیگری و طمع. بیایید بگوییم که رقابت برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در اسکار سال آینده در حال حاضر یک پیشتاز دارد.
کار فنی در اینجا به همان اندازه قدرتمند است. این فیلم توسط Lol Crawley به طور کامل در VistaVision (فیلم پر جنب و جوش و بافت غنی مورد علاقه آلفرد هیچکاک) فیلمبرداری شد و دیشب در یک پروژکتور فیلم به صورت 70 میلی متری نمایش داده شد و یک تجربه بصری مجلل ایجاد کرد. سکانس آغازینی که توث را از زیر شکم تاریک یک کشتی بخاری ماوراء اطلس دنبال می کند، سپس به آسمان باز می رود – قبل از اینکه، در نهایت، یک دوربین لرزان دستی بر روی مجسمه آزادی فرود بیاید، که وارونه دیده می شود – کاملاً هیجان انگیز است. . این واقعیت که این فیلم با بودجهای ناچیز ساخته شده است ذهن را به خود مشغول میکند: مقیاس آن بسیار زیاد است، و صحنههای شگفتانگیز معماری آرامگاهمانند در مرکز روایت رمانگرایانهاش شگفتانگیز است. موسیقی متنی از دانیل بلومبرگ، نوازنده آوانگارد، که پیش از این در سال 2020 آهنگسازی کرده بود. جهان آینده (به کارگردانی مونا فستولد، همسر کوربت و یکی از نویسندگان بروتالیست) به زیبایی از بوقهای جاز و پیانو به صدا در میآید و صدای برنج و طبلهای تکاندهنده سینما که غوغای دنیای درونی توث را تداعی میکند.