به جای تحلیل چرایی کت های شتری که در (آیا همیشه اینطور نیستند؟)، بیایید در مورد اینکه چرا طراحان امروزی سوررئالیسم یا دادائیسم آماده را پذیرفته اند، یا چرا از رمان های فانتزی نقل قول می کنند صحبت کنیم. شازده کوچولو یا فلسفه هایی مانند مانیفست آینده نگر. حتی بهتر از آن، بیایید به این موضوع بپردازیم که چرا مردم جذب این نوع مد می شوند و رد انطباق و در آغوش گرفتن شوخ طبعی، تخیل و حتی غیرمنطقی در مورد لحظه فعلی چه می گوید. به نظر من لوکس کوکی می گوید که پوشنده آن از اشغال فضا نمی ترسد و دیدگاه آنها کمتر در اینجا و اکنون و بیشتر در چیزهای خارق العاده استوار است. با واقعیتی که در حال حاضر تاریک است، آیا این بهتر نیست؟
میخواهم با شخصی که کفشهای بادکنکی چرمی Loewe میپوشد، کسی که به برگدورف گودمن میرود تا یک ژاکت شیاپارلی با صفحات سینه طلایی را بپوشد، یا یک کیف دستی کدو تنبل خالدار Louis Vuitton x Yayoi Kusama را به خواربارفروشی میبرد، بشناسم. لوکس کوکی نگرشی را درباره زندگی، لباسها و هزینهها منتقل میکند که برای من بسیار آرزومندتر از تیشرتهای ناشناس و شلوار جین نامشخص و ژاکتهای بمبافکن است (به تو نگاه میکنم، کندال روی). از شما میپرسم، چرا مد «بیزمان» باید دست کم گرفته شود، حتی خستهکننده؟ چیزی شبیه تاپ پافری نجات غریق ریک اوونز آنقدر خاص و فوقالعاده است که به همان شکلی که یک اثر هنری مدرن است جاودانه است – برای با ارزش بودن لازم نیست آن را “دریافت کنید”.