در روز عروسی، 100 نفر از خانواده و دوستانشان به محل برگزاری مراسم در تاکستان منتقل شدند و در حالی که آنها روی صندلی های خود نشستند، موسیقی دستگاهی پخش می شد. مهمانی عروس از راهرو به سمت «Touching Heaven» نوشته جانیسویم رفت. بلافاصله پس از آن، عروس و پدرش به دنبال آن رفتند و وارد “چاقوی بهشتی” توسط آئودهان کینگ شدند.
“[Looking back on it,] Dome می گوید که داشتن یک عروسی صمیمی بسیار عالی بود. ما باید با همه آنجا صحبت کنیم و فقط از وقتمان با مهمانانمان لذت ببریم. روز عروسی ما خاص ترین روز زندگی من بود! اما، ما به آن اعتقاد زیادی داریم [the fact that] ازدواج مربوط به تمام روزهای بعد از ازدواج است یکی روز عروسی. و این چیزی است که من برای همیشه برای همیشه هیجان زده هستم!»
کشیش Dome و Lautner و دوست عزیز جودا اسمیت مراسم را بر عهده داشت. این زوج نذرهای دستنویسی را رد و بدل کردند و پس از تلفظ «آقای. و خانم تیلور لاتنر»، تازه ازدواج کردهها به عنوان مهمان از میان گلبرگهای رز سفید، از راهروی «Born to Love You» توسط LANCO رفتند.
اولین رقص Lautners به آهنگ “Lifetime” جاستین بیبر بود که توسط دوست Aodhan King خوانده شد. پس از آن، آئودهان و بنجامین هستینگز به آواز خواندن ادامه دادند و این زوج به ظاهر دوم خود در شب تغییر کردند. زمانی که گنبد لباس رتروفیت خود را پوشیده بود، «خانم. کفشهای بلند Lautner و یک گردنبند تنیس برای Ring Concierge – و Lautner یک پیراهن مخملی و شلوار Dolce & Gabbana را تغییر داده بود – وقت جشن رقص فرا رسیده بود.
برای لاوتنر، این احساس یکسان بود. او میگوید: «نمیتوانست کاملتر از این باشد. من میتوانستم در هر جایی با بهترین دوستم و عشق زندگیام ازدواج کنم، اما محل برگزاری مراسم قطعا باعث شد که همه چیز سورئال باشد. غروب خورشید بر فراز کوه دقیقاً زمانی که ما “من باید” را گفتیم، آن را مانند یک رویا کرد.
مهمانان در راه رسیدن به پذیرایی، جایی که قرار بود یک شام سه وعده سرو شود، از میان باغ پروانه پر از سبزه عبور کردند. در آنجا، پروانهها در حالی که یک نوازنده چنگ در پسزمینه مینواخت، دور مهمانها می چرخیدند. به محض ورود، شمعهایی از اسنیف وجود داشت که عطری به نام «خاکستر شیرین» را میسوزاند و کتابهای منوی چرمی که با لوگوی سفارشی TT در هر مکان حک شده بود.
Dome می گوید: «احساس می کردم در یک افسانه هستم. همه چیز خیلی زیبا بود – من کاملاً متحیر شدم. یادم میآید که در طول مراسم به اطراف نگاه میکردم و از همهچیز وحشت داشتم. همانطور که ما حلقههایمان را رد و بدل میکردیم، فقط به این فکر میکردم که “اوه خدای من، نمیتوانم باور کنم که واقعاً داریم این کار را میکنیم!” ما برای مدت طولانی رویای این روز را داشتیم و بسیار فراتر از کامل بود.
پس از آن، مهمانان با کوکتلهای Casamigos به نام سگهایشان Remi و Lily و انواع شرابهای تاکستان برای زوج شاد نان تست خوردند. موسیقی زنده روی یک پیانوی گرند پوشیده از گل پخش میشد و آلیسا سیمپسون، نقاش، بطریهای رز اپوک را برای مهمانان به تصویر میکشید تا در پایان شب به خانه ببرند.