بعد از 27 سال، مطمئناً نقطه ای در زندگی هر هنرمندی پیش می آید که هر چه می توان در مورد موضوعی گفت، بوده است. برای راف، باید رضایت شجاعانه ای وجود داشته باشد که بتواند به تنهایی بر روی خط کشی زیر مجموعه کار خود کنترل داشته باشد و آن را برای آیندگان مهر و موم کند. عمل نهایی یک طراح آزاد که مسئولیت سرنوشت آنها را بر عهده می گیرد.
با این حال، علیرغم شوکی که به اعلام او وارد شده است، فراموش نکنیم که این حرکتی کاملاً در شخصیت است. زیرا چیز دیگری که در مورد راف سایمونز می دانیم – و در مورد غیرقابل پیش بینی بودن و سرعت رویدادها در مد امروزی – این است که او کسی است که هرگز از انجام حرکات سریع، قاطع و غیرمنتظره نمی ترسد. او از جیل ساندر به کریستین دیور تا کالوین کلاین به پرادا در فاصله هشت سال رفت. شاید بستن نام تجاری خود را میتوان به عنوان یکی دیگر از تصمیمات غریزهمحور که مشخصه ذهنیت سیال او نسبت به حرفهاش است دید. فکر می کنم بیهوده نیست که او پست دیروز اینستاگرام را با “به جلو همیشه، راف” امضا کرد.
هر چند تفاوت هایی وجود دارد. لانگ و مارجیلا برندهای خود را قبل از رفتن فروخته بودند. راف سیمونز مستقل بود. او می تواند آن را هر طور که دوست دارد بپیچد، و همچنین آن را باز کند. طرفداران سرسخت به یاد دارند دوره ای وجود داشت که او قبلاً نام تجاری خود را متوقف کرد و سپس بازگشت.
اما شاید چیزی بیشتر از این در آن وجود داشته باشد. «مرتبط» بودن همیشه در واژگان راف سنگ محک اصالت بوده است – «مربوط» به زمانه، و به شیوههای جدید تفکری که جوانان ایجاد میکنند. این روزها، راه های بسیار بیشتری نسبت به کسب و کار مد عمده فروشی برای «مرتبط» و حضور در مد وجود دارد. نسل جوانی که راف با آنها در ارتباط است، همه مشغول اختراع سیستم های جدید برای خود هستند. این نوع گفتگوها، همان صحبت هایی بود که او با دانشجویان و طراحان جوان و افراد مبتکر در لندن داشت. آیا شنیدن نحوه صحبت آنها برای او الهام بخش بود؟