با جولیا هتا، عکاسی که آثار کارل لاگرفلد را برای کاتالوگ Met شکار کرد، آشنا شوید.

چه مختصری از موزه دریافت کردید؟
تا به سبک شخصی خودم وفادار بمانم. اندرو بولتون بسیار باز بود و می خواست نظر و رویکرد من را در مورد پروژه بشنود. کار کردن با او فوق العاده بود، بنابراین شامل و الهام بخش بود. او در ابتدای پروژه با من تماس گرفت و این امکان را برای بحث های جالب فراهم کرد. داشتن زمان برای تحقیق و تفکر در یک پروژه این روزها ارزش زیادی دارد. من برای آن ارزش عمیقی قائل هستم.

سکون یکی از جنبه های کار شماست. این مانکن‌ها مرا یاد دوران گریس سوئدی، حکاکی‌های اورفورس و کمی میل‌گاردن می‌اندازند. آنها همچنین به نظر می رسد که آرامش را نشان می دهند. چه چیزی را برای شما تداعی کردند؟
مانکن‌ها برایم مثل مجسمه‌های جاودانه بودند.

انتشار از کاتالوگ نمایشگاه

عکس: استوارت تایسون / با حسن نیت از موزه هنر متروپولیتن

می توانید کمی در مورد استفاده از پرده صحبت کنید؟
من این پرده ها را در خانه خود کارل لاگرفلد در خارج از پاریس دیده بودم، و می خواستم جنبه های شخصی مرتبط با زندگی خود کارل را بازگردانم، بنابراین فکر کردم که پرده ها می توانند به عنوان یک پس زمینه خوب عمل کنند. من خیلی خوشحال بودم که اندرو بولتون از این ایده خوشش آمد و آن را ممکن کرد.

رابطه شما با مد/لباس چیست؟
من همیشه به لباس علاقه زیادی داشتم. می تواند راهی برای معرفی خود باشد. من علاقه زیادی به روندها ندارم، اما در دهه 70 بزرگ شدم و زرق و برق و زرق و برق واقعاً مجاز نبود. شاید به همین دلیل است که ظرافت و لباس های زیبا برای من جذاب است. گذراندن هفته ها در موسسه لباس در Met فوق العاده بود. دیدن لباس‌ها و مراقبت و احترامی که همه نسبت به آنها قائل بودند، آتلیه‌ای که در آن چیزها بازسازی می‌شوند، و کتابخانه زیبا. من ایده جدی گرفتن لباس را دوست دارم.

چه نوع تحقیقی انجام دادید؟
سعی کردم بفهمم الهام کارل از کجا نشات گرفته است: کتاب هایی که خوانده، هنری که دوست دارد. من فیلم هایی را که او دوست داشت، اکسپرسیونیسم قدیمی و فیلم های ترسناک سیاه و سفید و خون آشام مانند کابینه دکتر کالیگاری و دراکولا. این به من بینشی نسبت به علاقه او به سایه ها و نور داد. من مستند تماشا کردم. آماندا هارلچ نیز با دانش خود در مورد کارل بسیار سخاوتمند بود و حکایات و اطلاعات شخصی را به اشتراک می گذاشت. و من سعی کردم از آنچه که او از آن الهام گرفته بود، ایده خودم را در مورد اینکه او کیست شکل دهم.

هنگام عکاسی از این قطعات چه چیزی شما را شگفت زده کرد یا چه چیزی یاد گرفتید؟
من از طیف وسیعی از قطعات مجموعه های کارل در طول سال ها شگفت زده شدم. من برای مجموعه کاری او احترام زیادی قائل هستم. و همچنین تحت تأثیر دانش اندرو بولتون قرار گرفتم. او تمام اطلاعات مربوط به لباس ها را با جزئیات می داند و من چیزهای زیادی از او یاد گرفتم.

پرتره های استاد قدیمی الهام بخش برخی از کارهای شما بوده است. آیا احساس می کنید عکس هایی که برای The Met گرفته اید به نوعی پرتره لاگرفلد است؟
هدف من این بود که کار لاگرفلد را به عنوان یک پرتره به تصویر بکشم: استفاده از الهام از زندگی او. [and] روش‌های تجربی که او دوست داشت، مانند نور خورشید و سایه‌های مانکن‌ها. [I also used] وسایل شخصی – مانند دستکش، جواهرات و پنکه – به عنوان ادای احترام.



منبع

اندرو می نویسد که شما به روش های مختلف به نورپردازی عکس های کاتالوگ نزدیک شده اید. می توانید توضیح دهید که آنها چه بودند و چگونه تصمیم گرفتید از کدام استفاده کنید؟
من نور نقاشی را هدف قرار دادم تا لباس ها مانند مجسمه شوند و جزئیات زیبا را به تصویر بکشند. من از مانکن ها به صورت متوالی عکس گرفتم تا بشقاب های مختلف درست کنم تا همه اطلاعات را برای جزئیات بدست بیاورم. من همچنین می‌خواستم در برخی از عکس‌ها با سایه‌ها سیاه و سفید بازی کنم زیرا احساس می‌کردم این الهام‌بخش مهمی از کارل لاگرفلد است.