یادم می آید مقاله ای در آمیا سرینیواسان حق سکس که واقعا با من طنین انداز شد به گفته او، چیزهایی که ما آرزو می کنیم چیزی نیست که با آن متولد شده ایم، آنها توسط جامعه ای که در آن زندگی می کنیم شکل می گیرند. ، ما مسئولیت داریم که این تمایلات را بازجویی کنیم و آن را مختل کنیم. «به بدن خودمان و دیگران نگاه کنیم و به خودمان اجازه دهیم در جایی که سیاست می گوید نباید احساس تحسین، قدردانی، نیاز داشته باشیم».
Srinivasan به سیاست اشاره می کند و من در مورد روانشناسی صحبت می کنم، اما این ایده که میل چیزی است که شما می توانید تغییر دهید هنوز در این زمینه منطقی است. به قول او باید از خود بپرسیم که چه می خواهیم، چرا آن را می خواهیم و چه چیزی می خواهیم.
در سفر نیویورک، شروع کردم به کشف چگونگی پرورش جذابیت در مکانهای مختلف، شناسایی پاسخگویی و ارتباط بهعنوان گرایشهای بزرگسالان، نشانهای از این که کسی میداند چه میخواهد و چگونه به آن برسد. من سعی میکنم آسیبپذیری و باز بودن افراد را شجاعانه ببینم، حتی اگر با صدای بلند این حرفها را شبیه یک تصویر گرافیکی اینستاگرام کنم. سعی می کنم به خودم اجازه بدهم که دوستم داشته باشند به همان شکلی که دوستانم مرا دوست دارند: برای خط چشم هایی که از کیفم می افتند و حرف های احمقانه ای که می گویم.