الکساندرا میگوید: «او را دیدم که از پلهها بالا میآید، و باید چیزی میگفتم. “من هرگز کسی را مانند او ندیده بودم.” پس از از دست دادن لحظه عبور اولیویا، الکساندرا شجاعت خود را به دست آورد و خود را معرفی کرد. او با خنده به یاد می آورد: “من بعد از او فریاد زدم: “من موهایت را دوست دارم!” وقتی بالاخره شروع به صحبت کردیم، متوجه شدیم که چیزهای مشترک زیادی داریم، از مکانهایی که زندگی کردهایم و به سرتاسر دنیا سفر کردهایم، تا ارزشهای مشترکمان، تا فهمیدن اینکه پدربزرگ اولیویا به همان دبیرستانی رفته است که من و من. پنج خواهر و برادر.»
اولیویا زتر درباره نحوه برخورد او با همسر فعلی خود، استراتژیست برند، الکساندرا آلوکیان، می گوید: «ما به «همجنسبازترین» با هم آشنا شدیم. ما در سال 2015 در بوستون پراید بودیم. ما برای اولین بار عصر جمعه ملاقات کردیم، اما هرگز به تبادل شماره نرسیدیم.” خوشبختانه روز بعد او و الکساندرا در مراسم غرور دیگری با یکدیگر برخورد کردند و در نهایت تا ساعت 4 صبح در شهر قدم زدند.
اولین قرار آنها چند روز بعد در باغ عمومی بوستون بود. آنها در آلاچیق همدیگر را ملاقات کردند و اولین کاری که الکساندرا کرد این بود که به شوخی خواستگاری کرد، قبل از اینکه اولیویا را به شکار لاشخور برای گل رز در اطراف باغ هدایت کند. اولیویا اعتراف می کند: «فکر می کردم او دیوانه است. اما در آن مرحله، من از قبل می دانستم که این به احتمال زیاد ادامه خواهد داشت. تنها چالش این بود که من به تازگی دبیرستان را تمام کرده بودم و به زودی به دی سی می رفتم.
در سال های اخیر، این زوج زمان زیادی را در آدیرونداکس گذرانده اند. با در نظر گرفتن این موضوع، آنها مکان بسیار زیبا و ناهمواری را که دوست داشتند را به عنوان مکان عروسی خود انتخاب کردند. آنها در 9 ژوئیه 2022 در پارتریج پارک لژ در نزدیکی ساراناک، نیویورک ازدواج کردند و هدف آنها ایجاد یک تعطیلات آخر هفته عروسی زیبا و در عین حال آرام و پر از عشق بود.
آنها در آگوست 2021 نامزد کردند و حلقه های نامزدی خود را به همراه لیندسی اولسون از جواهرات آدلین طراحی کردند. اولیویا می گوید: «حلقه الکساندرا ابتدا آماده بود، اما ما آن را مخفی نگه داشتیم. من توانستم او را با بازسازی اولین قرار ملاقاتمان در باغ عمومی بوستون، این بار با یک پیشنهاد واقعی، غافلگیر کنم. الکساندرا مدت کوتاهی بعد سوال را در پاریس برگرداند و این بار من را شگفت زده کرد.
الکساندرا در آن زمان هنوز در بوستون زندگی می کرد و این دو با وجود کیلومترها فاصله بینشان، رابطه ای را آغاز کردند. الکساندرا میگوید: «چند سال از مسافتهای طولانی گذشت، اما صرف نظر از اینکه در کجای دنیا بودیم، خندیدن همیشه آسانتر بود و چیزهای سخت زندگی نیز کمی آسانتر بود.