دوستم در حالی که در آفتاب آوریل یک لیوان جرعه جرعه جرعه جرعه جرعه مینوشید، گفت: «اگر اینقدر اذیتت میکند، باید به او پیامک بده. “من همیشه مردان را صدا می زنم اگر آنها مرا شبح کنند. اما باید کاملاً آماده باشید تا پاسخی دریافت نکنید.»
شاید این یک غرور باشد، اما به نظر میرسد که ما شرطی شدهایم که فکر کنیم تنها پاسخ منطقی نادیده گرفتن ارواح و حرکت به جلو است: به هر حال این ثابت میکند که ما برای آنها خیلی خوب هستیم. در نتیجه، در دههای که اپلیکیشنهای دوستیابی وجود داشتهاند، شبحسازی به عنوان یک هنجار پذیرفته شده است. میتوانیم به خودمان بگوییم که این به ما کمک میکند تا از گلولهها طفره برویم و از مکالمههای ناخوشایند که هیچکس علاقهای به انجام آنها ندارد اجتناب کنیم، اما در بیشتر مواقع، این فقط بیادب است.
Anti-ghosting به خوبی و واقعاً اینجاست، و (امیدوارم) اینجا بماند. هموطنان Gen-Zers اصطلاح «ضد روح» را در TikTok رایج میکنند، نمونههایی از متنهای ضد شبح را به اشتراک میگذارند، از مادربزرگهایشان میخواهند که به پاسخهایشان «ردهبندی» کنند، و از خودشان ویدیو میگیرند که در ChatGPT پیامهای ضد شبح را تایپ میکنند. حتی تعداد انگشت شماری اپلیکیشن جدید دوستیابی ضد ارواح مانند Elate و Snack در بازار وجود دارد.
Ghosting با نسل دیجیتالی از دوستداران مرتبط است که به طور نامطمئنی نزدیک به تجربه فرسودگی رسانه های اجتماعی است. طبیعی است که خواستگارانی که از نظر الگوریتمی تعیین میشوند پشت پردهها پنهان شوند، از مسئولیتپذیری دور بزنند و رسیدها را بخوانند. من شریک جرم هستم: این آسانتر است، و تقریباً تمام چیزی است که تا به حال میشناختم. اما به نظر می رسد که جزر و مد در حال تغییر است. تعداد فزایندهای از مردم برای یافتن تاریخهای IRL، «برنامهها» را حذف میکنند و کسانی که در چرخه تند کشیدنها باقی میمانند با مجموعهای از استانداردهای جدید دست و پنجه نرم میکنند.
Ghosting یکی از آن اصطلاحات است – مانند breadcrumbing، gaslighting، یا love-bombing – که به اندازه کافی به طور سرسام آور مطرح می شود تا ما معنای واقعی آن را فراموش کنیم. برای تأثیرگذاری در مهمانیهای شام در مکالمات قرار میگیرد و در هر ستون دوستیابی پراکنده میشود. و اگرچه ما شبح را به عنوان یک کلمه بی معنی دیگر در زبان عامیانه دوستیابی مدرن پذیرفته ایم، اما وقتی برای شما اتفاق می افتد آن را کمتر دردناک یا شرم آور نمی کند.
از آخرین باری که با شخصی که قرار ملاقات داشتم هفته ها بود که تماس داشتم. در ساعات پایانی یک مهمانی با نور خانه از یک همسرش شماره اش را خواسته بودم: او چشمان تیره داشت و قرارهایی برای کنسرت های جاز و بارهای روی پشت بام برنامه ریزی می کرد، به جای متن های کوچک برای من لیست های پخش و یادداشت های صوتی می فرستاد و این کار را نمی کرد. وقتی توضیح دادم چرا زیر بغلم را اصلاح نمیکنم، تکان میخورد. انگار مبهم بود، تقریباً انگار میتوانست به جایی برود. می خواستم بفهمم چه چیزی تغییر کرده است.