وقتی پسرم هفتههای تازهای بود، او را بالای صورت همسرم نگه میداشتم، جیغ میکشیدم و زوزه میکشیدم و تماشا میکردم که این مرد بالغ و خسته، کاملاً بیخبر، خرخر میکند. همه ما می دانستیم که مراقب اصلی این خانواده کیست. اگر دوباره این کار را می کردم، شاید می رفتم و در اتاق دیگری می خوابم. شاید اصرار داشته باشم که پسرم را به یک بطری عادت دهم تا بتوانم حداقل برخی از خوراک های شبانه را به شریکم واگذار کنم. شاید ترتیب اولیه مان را – که طبق آن من همه غذاها را انجام می دادم اما شریکم وقتی در خانه بود همه پوشک ها را انجام می داد – یک قدم جلوتر می رفتم و به او وظیفه می دادم که از خواب بیدار شود، بچه را برایم بیاورد، بعد از غذا آروغ بزند، و در حالی که خواب بسیار مورد نیاز را داشتم.
آیا حتی امکان تقسیم مسئولیت های والدینی به طور مساوی در یک رابطه دگرجنس گرا وجود دارد؟
والدین برابر در سال 2023 چگونه است؟با خودم فکر میکنم، در حالی که یک جفت چشم ناهماهنگ را روی یک پومپوم پشمی زرد میچسبانم، به عنوان بخشی از جشن مرغ DIY که بالای کاپوت عید پاک پسرم است؟ می بینید که مدرسه او در حال برگزاری رژه است، و بنابراین من این وظیفه را بر عهده گرفته ام که از کابوس های مک دونالد قدیمی روی کلاه دوچرخه اش چیزی بسازم. یک تخم مرغ پاپیه ماشه که به نظر می رسد در PSA مربوط به خطرات سالمونلا است. لانه ای ساخته شده از کاغذ قهوه ای و نی که ضعیف ترین بوی ادرار خوکچه هندی را دارد. آن جوجه های چشم کج با منقار نوار نقابشان. من می گویم که آن را به عهده گرفته ام. آیا این واقعا درست است؟ زیرا اگر من خبرنامه را نخوانده بودم، مواد را جمع و جور نمی کردم و روی این هیولا پرندگان کار نمی کردم، آیا شخص دیگری در خانه من خودش این کار را انجام می داد؟ آیا می توانم به شریک زندگی خود برای انجام کار عاطفی و فیزیکی که به خاطر آوردن یک کلاه عید پاک است، تکیه کنم؟
و با این حال، چیزهای زیادی برای یادگیری از این مدل از فرزندپروری وجود دارد. از نظر خواب، پل خاطرنشان می کند که مغز تازه مادران آمیگدال بزرگ شده را نشان می دهد – بخشی از مغز که در پاسخ به تهدید نقش دارد – و بنابراین مادران تازه متولد شده تمایل دارند زمانی که فرزندشان در شب سر و صدا می کند، ابتدا از خواب بیدار شوند. با این حال، مطالعهای توسط روث فلدمن، مدیر مرکز رشد علوم اعصاب اجتماعی در دانشگاه رایشمن، نشان داد که (و من کتاب پل را در اینجا نقل میکنم) «وقتی پدران مراقبان اصلی هستند، آمیگدالهای آنها به اندازه آمیگدالهایی است که معمولاً در مادران دیده میشود. مغز، و همچنین سطح اکسی توسین آنها به همان اندازه بالاست. درست است. مغز مردان می تواند درست مانند مغز زنان پس از بچه دار شدن سازگار شود، اگر آنها را به عنوان مراقب اصلی آن کودک معرفی کنند.
خوب، در این مورد، تقریباً به طور قطع بله. شریک زندگی من یک معلم مدرسه ابتدایی است، و بنابراین صنایع دستی ویژه کودکان در چرخ خانه او بسیار زیاد است. اما بسیاری از زمینه های دیگر وجود دارد که بار در آنها تا حدودی کمتر تقسیم می شود. همه اینها توسط یک کتاب جدید به شدت مورد توجه من قرار گرفته است، والد برابر توسط پل مورگان بنتلی پل (معلوم است که می توانم او را این نام بگذارم، زیرا در سال 2002 ما با هم در مجله فمینیستی دانشجویی کار می کردیم، لیپی) پسرش را با شوهرش رابین بزرگ می کند. به عنوان یک خانواده دو پدر، نسخه آنها از والدین برابر با من متفاوت به نظر می رسد. هیچ یک از مردان به دنیا نیامدند (پسر آنها از طریق رحم جایگزین باردار شد و به دنیا آمد) و نه با شیر مادر تغذیه میکردند، بنابراین از برخی جهات آنها میتوانستند کار اولیه مراقبت از نوزاد را به مراتب بیشتر از من تقسیم کنند. هر دو مرخصی والدین گرفتند. اول پل و بعد رابین. در مورد من، شریک زندگی من حق نداشت از مرخصی والدین استفاده کند (او دانشجو بود) و من به کار ادامه دادم تا هر تماس و فرصتی را که داشتم از دست ندهم.